کتاب هوش مثبت (چگونه می توانید به توانایی حقیقی خود دست یابید) می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد و کسب و کارتان را متحول کند.

به زندگی خودتان فکر کنید. پس از این که به آن چیزهایی دست یافتید که مطمئن بودید شما را شادتر می‌کنند، چه مدت در آن وضعیتِ پرنشاط‌تر باقی ماندید؟ به تعداد کتاب‌هایی بیندیشید که خوانده و دوره‌های آموزشی که به امید کارایی یا شادی بیش‌تر در آن‌ها شرکت کرده‌اید. چند درصد آن پیشرفت‌ها ماندگار شدند؟ به احتمال زیاد، تجربۀ خودتان مؤید آن است که پیشرفت‌های نخستین معمولاً به کلی یا تا اندازۀ زیادی ناپدید می‌شوند.

هوش مثبت، شما را به خط مقدم نبرد بی‌امان و پرخروش موجود در ذهنتان می‌برد. در یک سوی این میدان نبرد، خرابکار‌های نامریی هستند که هر گونه کوششتان را در جهت افزایش شادی یا کارایی تخریب می‌کنند و در سوی دیگر، فرزانۀ شماست که به خرد، بصیرت و نیروهای ذهنی معمولاً دست‌نخورده شما دسترسی دارد.

کتاب گربه ای که ذن یاد می داد داستان سفر معنوی گربه‌ای است که برای درک معنای جهان و رسیدن به آرامش، راهی سفر به جنگل درختان افرا می‌شود؛ جایی که تک‌درخت کاج کهن‌سال خاصیتی جادویی دارد؛ هرکس روی شاخه‌ی این درخت بنشیند به خرد بی‌پایانی دست می‌یابد.

در این کتاب قصه‌ای جامع وجود دارد که نه‌تنها داستان‌ها را به یک روایت واحد بدل می‌کند، بلکه سفر فرد و کشمکش‌هایی را نشان می‌دهد که در تلاش برای دنبال‌کردن مسیری معنوی تجربه می‌کند. خرگوش صحرایی اولین کسی است که گربه با او ملاقات می‌کند و تجربیات پیشینش را در اختیار او قرار می‌دهد. گربه ایده‌های جدید را مانع از تکرار اشتباهات و عامل رشد می‌داند. «وقتی متوجه بشیم که زندگی همیشه سعی داره یه چیزی یادمون بده، یادگیری آسون‌تر می‌شه.» این حرفی است که گربه به خرگوش می‌زند. وقت گذراندن در سکوت و قدردانی از طبیعت از دیگر اصولِ ذن هستند که گربه به خرگوش توصیه می‌کند.

کتاب نشخوار ذهنی روش ها و پیشنهادهای خوب و کاربردی را برای جلوگیری از افکار مزاحم ارائه می دهد.

ایتان کراس در کتاب نشخوار ذهنی معتقد است هنگامی که ما با خود صحبت می‌کنیم، دو نیروی بالقوه وجود دارد: یکی مربی درونی و دیگری منتقد درونی. مادامی که ذهن آدمی در حال اندیشه است، در حال صحبت کردن با خود نیز هست. در این صحبت‌ها هنگامی که ما با مشکلی بیرونی مواجه می‌شویم خواستار ارتباط با مربی درون‌مان هستیم. در حقیقت از او می‌خواهیم که راه درست را به ما نشان دهد و ما را از اضطراب و نگرانی برهاند.

نشخوار ذهنی شامل افکار و هیجانات ادواری منفی است که توانایی منحصربه‌فرد ما برای درون‌نگری را از یک موهبت تبدیل به یک نفرت می‌کند. نشخوار ذهنی باعث می‌شود که عملکرد شغلی، تصمیم‌گیری، روابط، شادکامی، و سلامتی ما در معرض خطر قرار گیرند؛ اما سؤال این‌جاست که چرا این اتفاق می‌افتد.

کتاب اصول سخنرانی و فن بیان به روش TED (همراه با کتابچه نکات مهم در سخنرانی) اثر کریس اندرسون است. این کتاب به شما راهنمایی می‌کند که چگونه با استفاده از روش‌های TED، مهارت‌های سخنرانی و فن بیان خود را بهبود ببخشید و در ارائه‌ها و سخنرانی‌هایتان موثرتر شوید.

اصول اساسی این روش شامل موارد زیر می‌باشد:

1. قصه‌سازی: داستان‌سرایی یکی از اصول اساسی در سخنرانی‌های TED است. در این روش، به جای ارائه اطلاعات خشک و روشن، از داستان‌ها و تجربیات شخصی استفاده می‌شود تا پیام شما برای مخاطبان جذاب و قابل فهمتر باشد.

2. ساده و مختصر: در سخنرانی‌های TED، زمان محدود است و باید مثل یک متخصص، مفهوم‌های پیچیده را به زبان ساده و قابل فهم برای مخاطبان توضیح دهید. از کلمات و جملات بسیار کوتاه استفاده کنید و از پاز، روان و واضح صحبت کنید.

نویسنده در کتاب هرگز سازش نکنید به شما می گوید زندگی یک مذاکره است!

اگرچه ممکن است کنجکاو شده باشید که مذاکره کنندگان FBI چطور خشن‌ترین و بدترین آدم‌های جهان را وادار به رها کردن گروگان‌ها می‌کنند، ممکن است فکر کنید که دانستن در مورد مذاکره با گروگان‌گیرها به چه درد زندگی شما می‌خورد.

مذاکره دارای دو نقش متمایز در زندگی و کسب و کار است: جمع آوری اطلاعات و تأثیر بر رفتار، که شامل هرگونه تعاملی می شود که یکی از طرفین چیزی از دیگری می خواهد. کار، امور مالی، شهرت، زندگی عاشقانه، حتی سرنوشت بچه های شما؛ گاهی تمام این ها منوط به توانایی شما در مذاکره است. همانطور که در اینجا فرا خواهید گرفت، مذاکره چیزی جز ارتباط با نتایج نیست. خواسته های شما تماما به به دست آوردن چیزی که از دیگران می خواهید، مربوط می شود. در همه ی روابط، مناغشه بین دو طرف اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین مفید و حتی حیاتی است که بدانید چگونه بدون تحمل هرگونه آسیبی، برای به دست آوردن آن چه که می خواهید، وارد این مناغشه شوید.

کتاب آیا می توانم رابطه ام را نجات دهم؟برگرفته از نظریات دکتر مایکل اس. برودر می باشد.

دکتر برودر در مقدمه چنین گفته است: عنوان این کتاب، آیا می‌توانم رابطه‌ام را نجات دهم؟ از شایع‌ترین مشکلاتی بوده‌ است که من در طول سه دهه در کارم به‌ عنوان روان‌شناس بالینی با آن مواجه بوده‌ام. این نه‌تنها سؤالی بسیار شایع است، بلکه برای بیشتر اشخاص و زوج‌ هایی که در طول این سال‌ها با من مشورت کرده‌اند، گیج‌کننده بوده‌ است. امیدوارم این کتاب به‌ نحوی به این پرسش پاسخ دهد تا شما به‌ سرعت بتوانید تصمیمی درست بگیرید و به راه‌ حلی برسید که برایتان قانع‌کننده باشد. برای این‌ که موضوع مورد بحث را ساده کنم، در سراسر کتاب برای روابطی همچون ارتباط زناشویی، ارتباط بین نامزدها، کسانی‌ که در مرحله‌ی آشنایی هستند یا هر نوع ارتباط بلندمدت یا کوتاه‌مدت و هر نوع جهت‌گیری جنسی، از اصطلاح رابطه استفاده می‌کنم که همچنین شامل زوج‌ هایی که از هم طلاق گرفته‌اند، در فکر آشتی هستند یا می‌کوشند قطع رابطه‌ی خود را توجیه کنند نیز می‌شود.

در کتاب یک فنجان آسایش برای مادران و پسران شان داستان‌هایی درباره ی ارتباط میان مادران و پسران درج شده است. کتاب حاضر، مجموعه‌ای از پنجاه و یک داستان کوتاه است. نگارنده، با بهره‌گیری از قالب داستان می‌کوشد با نگاهی روان‌شناسانه رفتار و تضادهای موجود بین مادران و فرزندان پسرشان را شرح داده و برای حل هر مشکل راهکاری ارائه نماید. از جمله داستان‌های مندرج در کتاب، می‌توان به این موارد اشاره کرد: تکه‌های یخ؛ مثل سنگ؛ دستورهای پی‌درپی؛ نوشته روی دیوار؛ قویدل؛ عبور از آب‌های مرزی؛ یک چیز فریبنده؛ ته مانده‌ای از گذشته؛ آن من هستم، در وسط؛ سال‌های پرخاطره؛ روان‌ شناسی معکوس؛ و استفاده از کلمات مان.

یک فنجان آسایش برای مادرها و پسران شان،پرده از اسراری عمیق و احساساتی زیبا میان مادران و پسران شان بر میدارد.

کتاب یک فنجان آسایش برای مادران و دخترانشان مادرها و دخترها حرف دل خود را بازگو می کنند پیوند مادر و دختر قدرت خود را از دست نمی دهد و تلخ و شیرین زندگی زنان به تصویر کشیده می شود همانطور که مادران به رشد و تربیت دختران خود می پردازند و آنان را به آستانه ی زنانگی می رسانند،دخترها هم در نیمه راه زندگی و بعد از آن به مراقبت از مادرانشان می پردازند همین که مادرها به دختران شان که مادر شده اند،این پیوند رشد یابنده و متغیر مادر و دختر همچون تکیه گاهی برای هر زنی در خواهد آمد. در این کتاب مادرها و دخترها،خرد،پند،اندرز و رازهای صمیمانه ای را که شما در کتاب دیگری نخواهید یافت به اشتراک می گذارند و با یکدیگر مبادله می کنند.

دختری بعد از اینکه خودش مادر می شود،بازگشت دوباره ی مادرش به زندگی خود را هدیه ای آسمانی می پندارد.

زن جوانی در اولین شب دانشگاه گریه می کند مادرش به او می گوید : تکیه گاهت را فراموش کرده ای…

در کتاب کوچک لوکا با شش عامل مهم روبه‌رو می‌شوید که وایکینگ هر کدام از آن‌ها را به شکل دقیق بررسی می‌کند و در نهایت به شما نشان می‌دهد که چطور و با انجام چه کارهایی می‌توانید در گروه خوشبخت‌ترین مردمان جهان قرار بگیرید. این شش عامل،‌ با هم بودن، پول، سلامتی، آزادی، اعتماد و مهربانی هستند که با بررسی دقیق هر یک از آن‌ها شیوه چگونه سعادتمند زیستن را یاد می‌گیرید.

این کتاب یک راهنمای جهانی برای شاد بودن است که رویکرد جدیدی را برای رسیدن به این امر به شما ارائه می‌دهد و با کمک آن می‌توانید کیفیت زندگی خودتان را بهبود ببخشید و دنیای بهتری را برای زندگی کردن بسازید.

نوشتن از شادی و شیوه شاد زیستن در عصر مدرن چندان آسان نیست! اما، مایک وایکینگ، نویسنده برجسته دانمارکی، با شیوه خاص خودش و با کمک گرفتن از تحقیق و پژوهش‌های بسیار، کتاب‌های بی‌ نظیری را در باب شادی، داشتن امنیت، خوشبختی و روش‌های شاد زیستن نوشته است.

کتاب دروغ هایی که به خود می گوییم (چطور با حقیقت مواجه شویم،خود پذیرا باشیم،و زندگی بهتری بیافرینیم)

همه ما به خودمان دروغ می‌گوییم تا از درد در زندگی‌مان اجتناب کنیم.از این رو، همه به عنوان آدم‌هایی ناقص و ناکامل با هم برابریم؛ پس می‌توانیم با شأن برابر با هم گفتگو کنیم و موظف به بیان حقایق به خود و دیگران هستیم.با این کار، یعنی دیدن دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم و مواجهه با حقایقی که از آنها اجتناب می‌کنیم، راهی را برای زیستن در حقیقت و با یکدیگر می‌یابیم.

شنیدن حقیقت از دیگری به معنا ی تسلیم او شدن نیست، بلکه به این معناست که به چیزی بزرگتر تسلیم شده ایم: حقیقت.ما در زندگی راه‌هایی را می‌پیماییم که دروغ‌هایمان مشخص کرده‌اند و فقط به رنج می‌انجامند.

وقتی رنجمان طاقت فرسا و جانکاه می‌شود، نیازمند کسی می‌شویم که در دیدن دروغ‌هایی که باور کرده‌ایم و دروغ‌هایی که به خودمان می‌گوییم، ما را یاری دهد.چون، تنها با دیدن این دروغ‌هاست که با حقایق زندگی‌مان مواجه می‌شویم و به راه حقیقت بازمی‌گردیم.

کتاب چرا آدم های خوب کارهای بد می کنند؟(چگونه از دشمنی با خود دست بکشید) این پیام مهم را به شما می‌رساند که هرکسی ممکن است نیمه‌ای تاریک در درونش داشته باشد که از دیگران پنهان می‌کند. این بخش همیشه کشف نشده و ناشناس باقی می‌ماند. اما شما نباید تمایلات خود را هرچند بد و پلید باشند، پشت پردهٔ شرم و انکار پنهان کنید. در این صورت ممکن است خودتان هم این بخش را فراموش کنید؛ آن زمان است که کنترل زندگی‌تان را از دست می‌دهید.

تا زمانی که بخش عظیمی از خود را انکار کنید و آن را نادیده بگیرید، برخلاف چیزی که انتظارش را دارید، اصلاً نزد دیگران دوست‌داشتنی به نظر نمی‌رسید. بلکه توانایی‌های خود را به‌مرور از دست می‌دهید و هر لحظه امکان دارد نیروها و احساسات پنهان شده به بیرون پرتاب شوند. رهایی از این تضاد درونی تنها از طریق آشتی با خود حاصل می‌شود.

داسون چرچ ، محقق برنده ی جایزه ، در کتاب از ذهن تا ماده ، علمی را توضیح می دهد که نشان می دهد ذهن ما چگونه ماده را ایجاد می کند.

خانواده،جامعه،کشور،گونه ها و سیاره و بالاخره کیهان خواهید دید که خلقت چگونه در مقیاس آگاهی کیهانی به رقص درآمده است و ذهن فردی شما نیز در این رقص شرکت می کند.