کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک داستان همراهی و گفت‌وگوی دو دوست عجیب و دوست‌داشتنی است که به سفری دور و دراز می‌روند. در این سفر، فصل‌ها را پشت سر می‌گذارند و به زیبایی‌های طبیعت و وجود خودشان پی می‌برند، بارها اشتباه می‌کنند و گم می‌شوند، اما در همین بیراهه‌ رفتن‌ ها به چیزهای شگفت‌ انگیزی دست پیدا می‌کنند.این ماجراجویی دلچسب که از طریق تصاویری زیبا و گفتگوهای ساده و بامزه اما عمیق تعریف می‌شود، از ما دعوت می‌کند در افکار و احساسات و سختی‌ها و شادی‌هایی همه‌ی ما را به‌هم پیوند می‌دهند تأمل کنیم.

کتاب پسرک،موش کور،روباه و اسب یک رمان گرافیکی کودک و نوجوان نوشته تصویر گر مطرح  انگلیسی چارلی مکسی است.در حقیقت این کتاب را نه می توان کاملا در ژانر کودک و نوجوان جای داد، و نه فلسفی و نه کاملا انگیزشی؛ بلکه این کتاب ترکیبی شگفت انگیز از تمام این هاست. داستان این کتاب در نگاه نخست یک ماجراجویی دوستانه با همراهی چهار شخصیت غیر متناسب است. اما با پیش روی داستان، می بینیم که نویسنده کتاب چه مفاهیم عمیق و پیچیده فلسفی ای را در لا به لای تصاویر ساده و جملات کوتاه اش قرار داده است. مخاطب این داستان به سادگی می تواند با امید ها و رویا های چهار شخصیت کارتونی همذات پنداری کرده و خودش را به جای تک تک آن ها تصور و پیام اصلی نویسنده را جذب کند.

مگان دیواین، متخصص و مشاور سوگ در کتاب چگونه رنجی را که نمی‌توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم ، راه‌های جدید و خلاقانه‌ ای را برای تحمل راحتتر سوگ و غم ارائه می دهد.

هیچ‌ چیز قرار نیست سوگتان را برطرف کند، نه این کتاب‌ و نه هیچ منبع دیگری. برطرف‌ شدن سوگ چیزی نیست که دنبالش می‌گردیم. ما به دنبال همراهی، پذیرش و ابزارهایی هستیم که این سوگ را در ذهن و دلتان تنها کمی تسکین ببخشند.

از نظر ما تنها دو گزینه برای سوگ وجود دارد: می‌توانی از آن عبور کنی و خود را به طرف دیگر بکشانی تا اندوه پایان یابد و دوباره خوشحال باشی یا می‌توانی در آن اندوه گیر بیفتی، خود را در اتاقی تاریک زندانی کنی، تنها بمانی و در گوشه‌ای به خود بلرزی.

کتاب خرده عادت‌ ها درباره‌ ی‌ اصول بنیادی رفتار انسانی است؛ اصول دیرپایی که می‌توانید سال‌ها به آن‌ها تکیه کنید، ایده‌هایی که می‌توانید با آن‌ها کسب‌ و کاری راه بیندازید، خانواده تشکیل بدهید و زندگی بسازید.
بااین‌ که برای ایجاد عادت‌های بهتر، بیش از یک راه وجود دارد، این کتاب بهترین راهی را توصیف می‌کند که می‌شناسم؛ رویکردی که صرف‌نظر از نقطه‌ی شروع و چیزی که می‌خواهید تغییرش بدهید، مؤثر خواهد بود. استراتژی‌هایی که ارائه می‌کنم، برای هرکسی که به‌ دنبال سیستم گام‌ به‌ گام برای پیشرفت می‌گردد، مفید است؛ خواه اهداف او حول‌ و حوش سلامتی، پول، بهره‌وری، روابط یا همه‌ی این موارد باشد یا خیر. تا زمانی که بحث بر سر رفتار انسانی است، این کتاب می‌‌ تواند راهنما باشد.

به نظر نویسنده ی کتاب قدرت شروع ناقص زمان شروع یک رشته یا حرفه، الگوگیری از عملکرد بهترین‌های آن حوزه کاری اشتباه است. البته یادگیری از تجربه دیگران عالی است و می‌تواند به عنوان یک میانبر ما را از تجربه‌های تلخ یا روش‌های وقت‌گیر نجات دهد، اما تقلید صد درصد از افراد موفق، گاهی به جای پیشروی، مانع حرکت ما می‌شود. مقایسه وضعیت فعلی خود با فردی که سال‌ها از ما جلوتر است اغلب باعث می‌شود احساس ناکافی بودن پیدا کنیم و با دیدن تجهیزات و توانایی‌های برتر دیگران، خیلی ساده دلسرد یا حتی از مسیر منحرف شویم. در این شرایط احتمالا با خودتان فکر کنید قبل از برداشتن قدم اول باید مدرک جدیدی بگیرم، ابزارهای بیشتری تهیه کنم یا با آدم‌های بیشتری آشنا شوم.

افسردگی نهفته دیدگاهی یگانه درباره‌ٔ یکی از علل شایع اما اغلب ناشناخته‌ٔ افسردگی است. افرادی که دچار این نوع افسردگی می‌شوند تقریباً همیشه خوب به نظر می‌رسند و به‌ندرت رنج درونی‌شان‌ را نشان می‌دهند؛ البته اگر اصلاً چیزی بروز دهند!

فصل یکم تعریفی از افسردگی کاملاً نهفته و ویژگی مهم آن یعنی کمال‌طلبی ارائه می‌دهد و ده ویژگی اصلی آن را نیز تبیین می‌کند.

در بخش دوم کتاب، پنج مرحلهٔ بهبود را آغاز می‌کنیم: آگاهی، تعهد، رویارویی، پیوند و تغییر.

دو فصل آخر (در بخش سوم کتاب) به شما کمک می‌کند تا یاد بگیرید چگونه این تغییرات جدید را حفظ کنید و به الگوهای دردناک قدیمی در خودتان و روابطتان عقب‌نشینی نکنید. انرژی لازم برای ایجاد تغییر ممکن است با انرژی لازم برای نهادینه‌ کردن آن متفاوت باشد.

کتاب بدن فراموش نمی کند کتابی ضروری برای هر که می خواهد تروما را به خوبی درک کند و راهی برای درمان آن بیابد. مادامی که احساس کنیم جای مان در قلب و ذهن کسانی که دوستمان دارند امن است. برای به پایان رساندن ایده هامان از کوه ها صعود میکنیم دشتها را در می نوردیم و تمام شب را بیدار می مانیم. کودکان و بزرگسالان برای کسانی که به آنها اعتماد دارند هر کاری می کنند. اما اگر احساس رها شدگی بی ارزشی با دیده نشدن کنیم هیچ چیز برای مان اهمیت نخواهد داشت. ترش کنجکاوی و بازیگوشی را نابود میکند برای داشتن جامعه ای سالم باید فرزندانی پرورش دهیم که بتوانند با خیال راحت بازی کنند و یاد بگیرند. بدون کنجکاوی امکان هیچ رشدی نخواهد بود و بدون توانایی واکاوی شخصیت خود از طریق آزمون و خطا امکان انطباق پذیری وجود ندارد.تروما واقعیتی اجتناب ناپذیر است.

در کتاب بی حد و مرز اثر جیم کوییک بیان شده مغزتان را بهبود دهید، همه چیز را سریع‌تر یاد بگیرید و بهترین شکل از زندگی خود را بیابید.این کتاب که پرفروش‌ترین کتاب‌ نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال به شمار می‌آید، راه‌هایی برای حفظ سلامت مغز در اختیارتان قرار می‌دهد و به شما می‌آموزد تا از آن بهترین و بیشترین استفاده را داشته باشید.

کتاب چرا تا به حال کسی این ها را به من نگفته بود، به منزله ی جعبه ابزاری ست که هنگام مواجهه با موقعیت های دشوار زندگی می توانید از آن ها بهره ببرید. کامیاب کسی ست که زندگی را بیش از زنده بودن بداند. اگر شما هم می خواهید انعطاف بیشتری در زندگی داشته باشید، از افسردگی رها شوید، یک رابطه ی عاطفی مخرب را تمام کنید و یا اعتماد به نفس بیشتری از خود نشان دهید، کتاب حاضر همه ی چیزی ست که به آن نیاز دارید. اثر نام برده تکنیک هایی آزموده شده و عملی را ارائه می دهد که برای اغلب افراد قابل اجراست. به خاطر داشته باشید که سلامت روان درست به اندازه ی سلامت جسم حیاتی ست. هر چقدر هم که زندگی در هر لحظه با بحران هایی تازه روبه رو شود، راهکارهایی وجود دارد که از طریق آن ها بتوان اضطراب کمتر و رشد بیشتری تجربه کرد. اگر برای افزایش سلامت روان خود کاری نکنیم، روزبه روز خوشبختی مان در معرض خطر بیشتری قرار می گیرد.

متیو مک کانهی بازیگر هالیوود، به قلم خود زندگی نامه اش را در کتاب چراغ سبزها به نگارش در آورده که بسیار جذاب و خواندنی است.او معتقد است این کتاب فقط یک زندگینامه با خط داستانی مشخص نیست بلکه تجربه ۵۰ ساله زندگی از چیزهایی که دیده و احساسات و افتخارات و شرمساری‌هایش است. او در کنار روایت کردن داستانش، جهانی بینی‌اش را به دنیا مطرح می‌کند. داستان‌های زندگی پر فراز و نشیبش، رخدادهای مختلفی که از سر گذرانده است. سختی‌هایی که در نهایت به شادی و آرامش بدل می‌شوند و مانند اسمی که برای کتابش انتخاب کرده است، چراغ‌های زرد و قرمزی که در نهایت به چراغ سبز بدل می‌شوند.

«از وقتی که نوشتن را یاد گرفتم دفتر خاطرات نگه می‌دارم. هر چیزی را نوشتم که هیجان‌ زده‌ام کرد، ناامیدم کرد، باعث شد بخندم، باعث شد گریه کنم و باعث شد فکر کنم که چه چیزی شب‌ها بیدارم نگه می‌دارد».

کتاب ذهنیت برنده با اشاره به جمله مرسوم “برنده شدن همه چیز نیست” این موضع را اتخاذ می کند که برنده شدن همچنان به باخت ارجحیت دارد و یک برنامه گام به گام برای موفقیت در هر یک از مراحل زندگی ارائه می دهد.

نویسنده در این کتاب می گوید براساس تجربیات من، راه بهتر برای دستیابی به اهدافتان این است که به جای این‌ که مهلتی تعیین کنید تا طبق آن پیش روید، برنامه‌ای تنظیم و بر اساس آن عمل کنید. به‌ جای این‌ که برای رسیدن به هدفی خاص برای خودتان مهلت تعیین کنید (و بعد در صورتی که موفق نشدید احساس شکست کنید)، باید هدفی را انتخاب کنید که برایتان مهم است و سپس برنامه‌ای تنظیم کنید که بر اساس آن بتوانید به صورت مداوم به سوی آن هدف حرکت کنید. این ممکن است تغییر بزرگی به نظر نرسد اما تغییر بزرگی است. افراد مبتکر و موفق کارهایی را که برایشان مهم است بی‌وقفه انجام می‌دهند. بهترین وزنه‌ برداران هر هفته در ساعتی مشخص به باشگاه می‌روند. بهترین نویسندگان هر روز پشت صفحه‌کلید خود می‌نشینند و همین اصل در مورد بهترین رهبران، والدین، مدیران، نوازندگان و پزشکان نیز صدق می‌کند. نکته‌ی عجیب این است که برای آن‌هایی که بهترین عملکرد را دارند مسئله عملکردشان نیست، بلکه تمرین مداوم برایشان اهمیت دارد. تمرکز آن‌ها بر انجام کار است، نه این‌ که تا تاریخ معینی به فلان هدف برسند.

با روایت مردی شروع می‌شود که همیشه شاد و خوشحال بود اما دوستش یک روز او را پشت دستشویی در حال مصرف کوکائین می‌بیند، نویسنده قصد دارد بگوید شاد بودن و انرژی مثبت همیشه تنها راه حل کردن مشکلات نیست.

این کتاب قصد دارد به ما بگوید باید احساساتمان را مدیریت کنیم، مسئله این‌جاست که اگر احساساتمان به‌ خوبی با موقعیتی که دچار آن شده‌ایم وفق داده نشوند، در این‌ صورت نمی‌ توانند در اتفاقات ناخوشایند زندگی کمک‌ حالمان باشند. اگر در زمانی‌ که باید بترسم کسل باشم یا در زمانی‌ که باید از خشم طغیان کنم، در عوض مشعوف باشم، چطور احساسات می‌توانند به من کمک کنند که با زندگی کنار بیایم، چه برسد به این‌ که جان سالم به‌ در ببرم؟