کتاب بدن فراموش نمی کند کتابی ضروری برای هر که می خواهد تروما را به خوبی درک کند و راهی برای درمان آن بیابد. مادامی که احساس کنیم جای مان در قلب و ذهن کسانی که دوستمان دارند امن است. برای به پایان رساندن ایده هامان از کوه ها صعود میکنیم دشتها را در می نوردیم و تمام شب را بیدار می مانیم. کودکان و بزرگسالان برای کسانی که به آنها اعتماد دارند هر کاری می کنند. اما اگر احساس رها شدگی بی ارزشی با دیده نشدن کنیم هیچ چیز برای مان اهمیت نخواهد داشت. ترش کنجکاوی و بازیگوشی را نابود میکند برای داشتن جامعه ای سالم باید فرزندانی پرورش دهیم که بتوانند با خیال راحت بازی کنند و یاد بگیرند. بدون کنجکاوی امکان هیچ رشدی نخواهد بود و بدون توانایی واکاوی شخصیت خود از طریق آزمون و خطا امکان انطباق پذیری وجود ندارد.تروما واقعیتی اجتناب ناپذیر است.

کتاب گربه ای که ذن یاد می داد داستان سفر معنوی گربه‌ای است که برای درک معنای جهان و رسیدن به آرامش، راهی سفر به جنگل درختان افرا می‌شود؛ جایی که تک‌درخت کاج کهن‌سال خاصیتی جادویی دارد؛ هرکس روی شاخه‌ی این درخت بنشیند به خرد بی‌پایانی دست می‌یابد.

در این کتاب قصه‌ای جامع وجود دارد که نه‌تنها داستان‌ها را به یک روایت واحد بدل می‌کند، بلکه سفر فرد و کشمکش‌هایی را نشان می‌دهد که در تلاش برای دنبال‌کردن مسیری معنوی تجربه می‌کند. خرگوش صحرایی اولین کسی است که گربه با او ملاقات می‌کند و تجربیات پیشینش را در اختیار او قرار می‌دهد. گربه ایده‌های جدید را مانع از تکرار اشتباهات و عامل رشد می‌داند. «وقتی متوجه بشیم که زندگی همیشه سعی داره یه چیزی یادمون بده، یادگیری آسون‌تر می‌شه.» این حرفی است که گربه به خرگوش می‌زند. وقت گذراندن در سکوت و قدردانی از طبیعت از دیگر اصولِ ذن هستند که گربه به خرگوش توصیه می‌کند.

افسردگی نهفته دیدگاهی یگانه درباره‌ٔ یکی از علل شایع اما اغلب ناشناخته‌ٔ افسردگی است. افرادی که دچار این نوع افسردگی می‌شوند تقریباً همیشه خوب به نظر می‌رسند و به‌ندرت رنج درونی‌شان‌ را نشان می‌دهند؛ البته اگر اصلاً چیزی بروز دهند!

فصل یکم تعریفی از افسردگی کاملاً نهفته و ویژگی مهم آن یعنی کمال‌طلبی ارائه می‌دهد و ده ویژگی اصلی آن را نیز تبیین می‌کند.

در بخش دوم کتاب، پنج مرحلهٔ بهبود را آغاز می‌کنیم: آگاهی، تعهد، رویارویی، پیوند و تغییر.

دو فصل آخر (در بخش سوم کتاب) به شما کمک می‌کند تا یاد بگیرید چگونه این تغییرات جدید را حفظ کنید و به الگوهای دردناک قدیمی در خودتان و روابطتان عقب‌نشینی نکنید. انرژی لازم برای ایجاد تغییر ممکن است با انرژی لازم برای نهادینه‌ کردن آن متفاوت باشد.

متیو در کتاب فرندز درباره‌ی اعتیادش صحبت می‌کند، از شش هزار جلسه‌ی ترک اعتیاد، از شصت‌و‌پنج بار سم‌زدایی و بازپروری، از هفت میلیون دلاری که برای پاک‌شدن خرج کرده. او از زندگی پر زرق‌وبرق و باشکوه ستاره‌ بودن می‌گوید، از شهرت بی‌ حد و حصر و بار مسئولیتی که با خود به همراه دارد و از فرازونشیب‌های زندگی پرپیچ‌وخم‌اش با بیانی صادقانه و‌ صمیمی و با طنازی مربوط به خودش که هوادارها به‌خوبی آن را می‌شناسند.

کتاب با اینکه زندگی‌نامه است اما روند زمانی منظمی ندارد و متیو بارها و بارها به گذشته و حال می‌رود و گاهی حتی به سبک جریال سیال ذهنی ما را وارد هزارتوی زندگی‌اش می‌کند.
کتاب دوستان و عاشقان کتاب آسانی نیست. کتابی نیست که لب ساحل برای آرامش و فرار از واقعیت بخوانید. کتابی است تیز و واقعی. کتابی است که از شما می‌خواهد به چیزهایی فکر کنید که گاهی ممکن است تلخ و دردناک باشند، ولی مانند دوست خوبی که تا همیشه همراهتان است، دستش را به سمتتان دراز می‌کند، دستتان را می‌گیرد و با خودش بالا می‌برد.

کتاب ذهنیت برنده با اشاره به جمله مرسوم “برنده شدن همه چیز نیست” این موضع را اتخاذ می کند که برنده شدن همچنان به باخت ارجحیت دارد و یک برنامه گام به گام برای موفقیت در هر یک از مراحل زندگی ارائه می دهد.

نویسنده در این کتاب می گوید براساس تجربیات من، راه بهتر برای دستیابی به اهدافتان این است که به جای این‌ که مهلتی تعیین کنید تا طبق آن پیش روید، برنامه‌ای تنظیم و بر اساس آن عمل کنید. به‌ جای این‌ که برای رسیدن به هدفی خاص برای خودتان مهلت تعیین کنید (و بعد در صورتی که موفق نشدید احساس شکست کنید)، باید هدفی را انتخاب کنید که برایتان مهم است و سپس برنامه‌ای تنظیم کنید که بر اساس آن بتوانید به صورت مداوم به سوی آن هدف حرکت کنید. این ممکن است تغییر بزرگی به نظر نرسد اما تغییر بزرگی است. افراد مبتکر و موفق کارهایی را که برایشان مهم است بی‌وقفه انجام می‌دهند. بهترین وزنه‌ برداران هر هفته در ساعتی مشخص به باشگاه می‌روند. بهترین نویسندگان هر روز پشت صفحه‌کلید خود می‌نشینند و همین اصل در مورد بهترین رهبران، والدین، مدیران، نوازندگان و پزشکان نیز صدق می‌کند. نکته‌ی عجیب این است که برای آن‌هایی که بهترین عملکرد را دارند مسئله عملکردشان نیست، بلکه تمرین مداوم برایشان اهمیت دارد. تمرکز آن‌ها بر انجام کار است، نه این‌ که تا تاریخ معینی به فلان هدف برسند.

با روایت مردی شروع می‌شود که همیشه شاد و خوشحال بود اما دوستش یک روز او را پشت دستشویی در حال مصرف کوکائین می‌بیند، نویسنده قصد دارد بگوید شاد بودن و انرژی مثبت همیشه تنها راه حل کردن مشکلات نیست.

این کتاب قصد دارد به ما بگوید باید احساساتمان را مدیریت کنیم، مسئله این‌جاست که اگر احساساتمان به‌ خوبی با موقعیتی که دچار آن شده‌ایم وفق داده نشوند، در این‌ صورت نمی‌ توانند در اتفاقات ناخوشایند زندگی کمک‌ حالمان باشند. اگر در زمانی‌ که باید بترسم کسل باشم یا در زمانی‌ که باید از خشم طغیان کنم، در عوض مشعوف باشم، چطور احساسات می‌توانند به من کمک کنند که با زندگی کنار بیایم، چه برسد به این‌ که جان سالم به‌ در ببرم؟

کتاب کفش باز خاطرات آقای فیل نایت، خالق کمپانی جهانی و بسیار معروف تولید کفش نایکی است که توسط خود او نوشته شده است. او در این کتاب برای خوانندگان ماجراهایی که منجر به تولد این برند جهانی شد، چالش ها، حواشی کارهایش، و فراز و فرود زندگی تجاری اش را بازگو می کند. این داستان مردی است که در ۲۴ سالگی تصمیم گرفت تجارت مستقل خود را بنا نهد، در جهان سفر کرد، از شکست نترسید و در نهایت تبدیل به یکی از بزرگترین غول های افسانه ای تجارت جهان شد. با خواندن این کتاب خواننده می فهمد که آقای فیل نایت برای ساخت شرکت بزرگش چه مسیری را طی کرد و چرا کمپانی نایکی، این شد. او در این کتاب این ایده را مطرح می کند که برای رسیدن به بالاترین حد موفقیت تنها دو فاکتور اساسی مورد نیاز است: تلاش بسیار زیاد و قدرت ریسک کردن.کفش باز در مدت کوتاهی پس از انتشار، مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار گرفت و نظر مثبت آن ها را جلب کرد. به طوری که در همان اولین سال انتشارش به عنوان بهترین کتاب مدیریتی سایت آمازون انتخاب شد.

متیو مک کانهی بازیگر هالیوود، به قلم خود زندگی نامه اش را در کتاب چراغ سبزها به نگارش در آورده که بسیار جذاب و خواندنی است.او معتقد است این کتاب فقط یک زندگینامه با خط داستانی مشخص نیست بلکه تجربه ۵۰ ساله زندگی از چیزهایی که دیده و احساسات و افتخارات و شرمساری‌هایش است. او در کنار روایت کردن داستانش، جهانی بینی‌اش را به دنیا مطرح می‌کند. داستان‌های زندگی پر فراز و نشیبش، رخدادهای مختلفی که از سر گذرانده است. سختی‌هایی که در نهایت به شادی و آرامش بدل می‌شوند و مانند اسمی که برای کتابش انتخاب کرده است، چراغ‌های زرد و قرمزی که در نهایت به چراغ سبز بدل می‌شوند.

«از وقتی که نوشتن را یاد گرفتم دفتر خاطرات نگه می‌دارم. هر چیزی را نوشتم که هیجان‌ زده‌ام کرد، ناامیدم کرد، باعث شد بخندم، باعث شد گریه کنم و باعث شد فکر کنم که چه چیزی شب‌ها بیدارم نگه می‌دارد».

کتاب چرا تا به حال کسی این ها را به من نگفته بود، به منزله ی جعبه ابزاری ست که هنگام مواجهه با موقعیت های دشوار زندگی می توانید از آن ها بهره ببرید. کامیاب کسی ست که زندگی را بیش از زنده بودن بداند. اگر شما هم می خواهید انعطاف بیشتری در زندگی داشته باشید، از افسردگی رها شوید، یک رابطه ی عاطفی مخرب را تمام کنید و یا اعتماد به نفس بیشتری از خود نشان دهید، کتاب حاضر همه ی چیزی ست که به آن نیاز دارید. اثر نام برده تکنیک هایی آزموده شده و عملی را ارائه می دهد که برای اغلب افراد قابل اجراست. به خاطر داشته باشید که سلامت روان درست به اندازه ی سلامت جسم حیاتی ست. هر چقدر هم که زندگی در هر لحظه با بحران هایی تازه روبه رو شود، راهکارهایی وجود دارد که از طریق آن ها بتوان اضطراب کمتر و رشد بیشتری تجربه کرد. اگر برای افزایش سلامت روان خود کاری نکنیم، روزبه روز خوشبختی مان در معرض خطر بیشتری قرار می گیرد.