رمان چشمهایش، روایت عشق ناکام زنی به‌نام فرنگیس، به استاد ماکان است. ماکان، استاد نقاشیِ زبردست و مشهور شهر است. او که به‌ خاطر فعالیت‌های سیاسی خود در تبعید به‌سر می‌برد، به‌ طرزی مشکوک از دنیا می‌رود. حکومت برای سرپوش‌ نهادن بر این مرگ مشکوک و بی‌گناه جلوه‌ دادن خود، تصمیم به برگزاری نمایشگاهی از آثار او می‌گیرد. اما هجوم بی‌سابقه‌ی مردم برای تماشای آثار او، حکومت را ناگزیر از تعطیلی نمایشگاه ‌می‌ کند.

نویسنده ی کتاب چرا درمانده ایم؟جامعه شناسی خودمانی،معتقد است بخش بزرگی ازمسائل اجتماعی به دلیل حل نشدن دغدغه‌های ذهنی افراد با خودشان به‌ وجود می‌آیند، گسترده می‌شوند و به جامعه نفوذ می‌کنند. مسائلی مثل روراست نبودن آدم‌ها با خود و جهان اطراف‌‌ شان باعث می‌شود افراد یک اجتماع بسیاری از فعالیت‌ هایشان را با پنهان‌کاری و ظاهرسازی انجام دهند، حقیقت را نادیده بگیرند و کمبودهای هویتی را با شعارزدگی و قهرمان‌ پروری جبران کنند.نراقی بهبود وضعیت اجتماعی و درماندگی انسان‌ها را در حل شدن ریشه‌ایِ این موضوعات می‌داند

کتاب چرا آدم های خوب کارهای بد می کنند؟(چگونه از دشمنی با خود دست بکشید) این پیام مهم را به شما می‌رساند که هرکسی ممکن است نیمه‌ای تاریک در درونش داشته باشد که از دیگران پنهان می‌کند. این بخش همیشه کشف نشده و ناشناس باقی می‌ماند. اما شما نباید تمایلات خود را هرچند بد و پلید باشند، پشت پردهٔ شرم و انکار پنهان کنید. در این صورت ممکن است خودتان هم این بخش را فراموش کنید؛ آن زمان است که کنترل زندگی‌تان را از دست می‌دهید.

تا زمانی که بخش عظیمی از خود را انکار کنید و آن را نادیده بگیرید، برخلاف چیزی که انتظارش را دارید، اصلاً نزد دیگران دوست‌داشتنی به نظر نمی‌رسید. بلکه توانایی‌های خود را به‌مرور از دست می‌دهید و هر لحظه امکان دارد نیروها و احساسات پنهان شده به بیرون پرتاب شوند. رهایی از این تضاد درونی تنها از طریق آشتی با خود حاصل می‌شود.

با مطالعه‌ی  کتاب جهانی نو  می‌آموزید که وابستگی  اختلالاتی را ایجاد می‌کند که خشم، حسادت و احساس ناخشنودی را به دنبال دارد. برای دور شدن از این احساسات باید به حالتی نو در خودآگاهی دست یابید و این راه را تا رسیدن به شادی و رضایت حقیقی در زندگی‌تان ادامه دهید. به عقیده‌ی نویسنده انسان عصر کنونی، موجودی پریشان و به دنبال پیدا کردن هویت خود است و برای رسیدن به آن به توهم دچار شده و محیط پیرامونش هم مانند فضای مجازی نمی‌تواند در این خصوص کمکی به او کند.

کتاب جدایی معنوی اثر دبی فورد کتابی است که نگاهی تازه نسبت به مسئله‌ی جدایی را مطرح می‌کند و به مخاطب کمک می‌کند با این تجربه به گونه‌ای دیگر مواجه شود.فراق، جدایی، طلاق؛ همگی کلماتی غم‌ انگیزند؛ کلماتی که اغلب تجربیاتی ناخوشایند را به یاد می‌آورند. تجربیاتی که اغلب هزینه‌های روانی گزاف برای تجربه کنندگانشان داشته‌اند و روزهای سختی را برایشان رقم زده‌اند. انسان‌ها عکس‌ العمل‌ های مختلفی نسبت به این تجربه نشان می‌دهند؛ آدم‌هایی را دیده‌ایم که با این تجربه به خوبی کنار آمده‌اند و در مقابل نیز آدم‌هایی را می‌شناسیم که بعد از این تجربه‌ها، شیرازه‌ی زندگی‌شان از هم پاشیده است.

کتاب تولستوی و مبل بنفش بیشتر از اینکه روایت برنامه کتاب‌خوانی یک زن در دهه چهل یا پنجاه زندگی‌اش باشد، همانند رساله‌ ای‌ ست در باب اخلاق، مهربانی، انتخاب کتاب، ارزشمندی خانواده، تجربه اندوه و… آنگونه که نینا از روزهای کتاب‌خوانی و یادآوری خاطرات، توجه به جزئیات، نتیجه‌گیری‌ ها و… در این اثر می‌گوید، این کتاب را به کتابی با روایتی داستانی تبدیل کرده که صرفاً حالتی گزارش‌‌ گونه ندارد که مخاطب مشتاق را خسته و ناامید کند.

در این کتاب نینا علاوه‌ بر اینکه از برنامه کتاب‌ خوانی‌ اش روی مبل بنفش اتاق مطالعه‌اش می‌گوید، به کودکی‌اش سفر می‌کند، از رنج پدرش در زمان جنگ می‌گوید و تصویری دقیق از آن‌ ماری، خواهری که مرگش برای او جانکاه است، ارائه می‌ دهد.

کتاب تمرین نیروی حال به پانزده زبان ترجمه شد و اکهارت تله هنوز هم نامه‌هایی از سرتاسر جهان دریافت می‌کند که به او می‌گویند چگونه زندگی‌شان بعد از آشنایی با آموزه‌های او تغییر کرده است.

به نظر اکهارت تله نمی‌توان ادعا کرد که یک کتاب قدرت تغییر تمام مردم جهان را دارد، اما تمایل گروه‌های بزرگی از افراد به بازبینی افکارشان یک نشانه مثبت است. اتفاق جدیدی در حال وقوع است، شاید دیگر روزهای تلخ زندگی به سر آمده و بتوانید بر رنج‌های خود و دیگران نقطه پایان بگذارید. اگر فکر می‌کنید برای این تغییر آماده نیستید، باید گفت در همین لحظه که شما این خط‌ها را می‌خوانید، قدمی به سمت جلو برداشتید.

کتاب تله شادمانی (دست از تقلا کردن بردار و زندگی کن) اثر راس هریس

شادمانی طنزی بزرگ به همراه دارد. این کلمه «شانس» یا بخت و اقبال را در ذهن تداعی می کند و بدین معناست که در نگاه مثبت، فرد قدر دان ظهور این موقعیت و حس تازه و حیر‌ت‌ آور آن است. طنز ماجرا این است که مردم نه تنها آن را جستجو می‌کنند ، بلکه تلاش می‌کنند پس از به‌ دست آوردن شادمانی، حفظش کنند و از تمامی احساسات ناخوشایند اجتناب کنند. متاسفانه همین تلاش کنترل‌ گرایانه می‌تواند به زندگی بسته، خشک، ثابت و سهمگینی منتهی شود.

کتاب پیام گم گشته، با نثری ساده، در قالب سفرنامه‌ای داستانی نوشته شده است. ‌مورگان که دانش‌ آموختهٔ پزشکی‌ است و سال‌ها تجربه پزشکی را در کارنامهٔ خود دارد، دید دانش‌بنیان و ‌پژوهش‌ محور خود را با چاشنی شگفتی و طنز آمیخته و سفرنامه‌ای واقعی، پر از رویدادهای باورنکردنی، پرافت و خیز و در جاهایی احساسی را نوشته است.

«پیام گم‌گشته» یک زندگی به جا، قدرتمند و منحصر به فرد را آشکار می‌کند و پیامی برای همهٔ ‌بشریت دارد. اگر انسان‌ها بدانند همهٔ موجودات زنده، گیاهان، جانوران و انسا‌ن‌ها جزیی از یگانهٔ ‌مقدس هستند، آن گاه درمی‌یابند هنوز برای نجات دادن جهان از نابودی دیر نشده است.