بخشی از کتاب
او درمورد کسانی که دعوتشان میکرد، بیباک بود. تقریباً هیچ دعوتی را با یکی از دعوتهای خودش پاسخ نمیگفت. درحقیقت، به این مشهور بود که افرادی را که تازه ملاقات کرده بود به مهمانی دعوت میکرد؛ به شیوهای غیرمعمول و احتمالاً فتنهانگیز، مهمانها را باهم جفت میکرد. سیاستمداران بزرگ را کنار ستارههای کوچک میگذاشت و سلطنتی ها را روبهروی نمایشنامه نویسان طبقۀ کارگر مینشاند؛ یکبار رانندهاش را به باشگاه فلوریدا فرستاد تا با گروه کامل جاز که از صحنه گلچین کرده بود و نیم دوجین رقصنده در سوهو برگردد تا شرایط را کمی هیجان انگیزتر کند.
مراسم در اتاقهای بیش ازحد کوچک و بسیار روشن برگزار میشد. افراد به همدیگر چسبیده بودند. برای گرفتن فضا تنه میزدند و بعضی اوقات روی پاهای دیگری پا میگذاشتند. درحالیکه میزبانان دیگر با نور ملایم و مبلهای راحتی بزرگ مهمانانشان را آرام میکردند، ونسا تقاضا میکرد هرکسی، صرفِنظر از سن یا موقعیت، خودش را درون باری شلوغ در بازار شپرد یا اطراف لبۀ لغزندۀ یک استخر مشغول کند یا در بالکن باشگاه خصوصی راه برود.
مردم برای اینکه صحبتهایشان شنیده شود فریاد میزدند، نوشیدنیهای روی سینیهای نقره را میقاپیدند، گفتوگوهای محرمانه را بیشرمانه استراق سمع میکردند و اجازه میدادند دستانشان بیهدف حرکت کرده و به دستان گرم غریبهها برخورد کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.