بخشی از کتاب
«میدانید، من داشتم میمردم. یا دیوانه میشدم.
امکان نداشت هنوز اینجا باشم. گاهی شک میکردم حتی بتوانم ده دقیقهی دیگر دوام بیاورم. و فکر این که آنقدر سالم و با اعتماد به نفس بمانم که اینطور درباره اش بنویسم دو راز ذهنتر از آن بود که باورپذیر باشد. یکی از نشانههای کلیدی افسردگی ندیدن هیچ امیدی است. هیچ آیندهای. دور از تونلی که در انتهای آن روشنایی است، انگار هر دو سر تونل بسته شده، و شما داخل آن هستید. […] پس همین موقعیت که این کتاب وجود دارد ثابت میکند افسردگی دروغ میگوید. افسردگی باعث میشود به چیزهایی فکر کنید که اشتباهند. اما خود افسردگی دروغ نیست. این واقعی ترین چیزی است که در عمرم تجربه کردهام».
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.