بخشی از کتاب
این آپارتمانها نسل به نسل به ارث رسیده بودند؛ ساکنان آنها یاد گرفته بودند که سیستم لولهکشی سال ۱۹۳۰ را تحمل کنند، نبردهایی پر فراز و نشیب و طولانی را پشت سر گذاشته بودند تا چیزی حتی مثل یک کلید برق را تغییر ندهند و همانطور که نیویورک در اطرافشان تغییر میکرد، به شکل مؤدبانه ای آن را نادیده میگرفتند، درست مثل اینکه کسی گدایی را که مقوایی را در دست گرفته و روی آن درخواست کمکش را نوشته نادیده میگیرد.
همانطور که مستقیم به سمت خوابگاه خدمه میرفتیم به آپارتمان دوبلکس باشکوه که کف آن پارکت بود، با سقفهای بلند و پردههای گلداری که تا کف زمین میرسیدند، نگاهی انداختم. خوابگاه خدمه در قسمت انتهایی طبقه دوم بود با راهرویی طولانی و باریک که از آشپزخانه منشعب میشد که به شکلی غیرعادی از زمانهای دور باقی مانده بود. ساختمانهای جدیدتر یا نوسازها خوابگاهی برای خدمه نداشتند: خدمتکاران و پرستاران بچه، کله سحر از نیوجرسی یا کوئینز با قطار میآمدند و بعد از تاریکی هوا برمیگشتند. ولی خانواده گاپنیک این اتاقهای کوچک را داشتند، زیرا ساختمان آنها متعلق به زمانهای دور بود. نمیشد آن اتاقها را فروخت یا نوسازی کرد، ولی در سند ساختمان اصلی درج شده بودند و به عنوان اتاق های انباری از آنها استفاده میشد. فهمیدن علت اینکه چرا در حالت عادی آنها را به عنوان انباری در نظر میگرفتند، دشوار نبود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.