بخشی از کتاب
حالا، حسابی در کوهها ارتفاع گرفتهایم. مینی بوس از میان دهکدههای نوعی آلپ راهش را به سوی بالا پیش میگیرد. مناظر مثل عکسهای کارت پستالهاست، به جز آسمان که رنگی خاکستری و تهدیدآمیز دارد، نه آبی. برف باران شل و ول پایین دره، حالا، تبدیل شده به دانههای عظیم و سفید برف و راننده برف پاک کن ماشین را روی آخرین سرعتش تنظیم کرده که برف را بلافاصله بعد از ریختنش روی شیشه، به کناری جارو کند. زیر پایمان آسفالت سیاه خیس به سطحی شیار شیار، یخ زده و خاکستری تبدیل شده که لاستیکهای ماشین روی آن صدای جیغ مانند عجیبی میدهند. ماشینهای برف روب برفها را در دو سمت جاده به شکل تودههای گل آلود روی هم انباشتهاند. انگار داریم درون تونلی حرکت میکنیم. حس عجیب احاطه شدن به من دست میدهد که باعث میشود سرم را بکنم توی گوشیام. اپها را بالا و پایین میکنم تا حواسم را پرت کنم. دوباره، میروم سراغ اسنوپ.
بعد از بیرون آمدن از شرکت، اپ را هم پاک کرده بودم. میخواستم هر چیزی را که به اسنوپ ربط داشت پشت سر بگذارم و دوست نداشتم توفر، ایوا و بقیه مرا از طريق اپ زیر نظر داشته باشند. اما چند هفته بعد، دیدم دوباره، دارم دانلودش میکنم. علتی هست که به تازگی تعداد کاربرانش از صد میلیون نفر گذشته: اعتیاد آور است. ولی این بار، حساب کاربریام را تا جایی که میشد مخفی و قفل نگه داشتم و نشانی ایمیل به دردنخوری را هم به حساب متصل کردم…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.