بخشی از کتاب
شهرهای ساحلی قدیمی دوباره رونق پیدا کرده بودند. دیزی این مطلب را در یکی از ضمیمه های رنگی چندین مجله ی طراحی داخلی دیده و حتی در سرمقالهی ایندیپندنت هم خوانده بود. بعد از چند دهه ی طولانی، وقتی کرم های برنزهی مارک کوپرتون و تور مسافرتی ارزان قیمت جای لذت بادشکن ها و ساندویچ های پر از شن و پاهای آبی راه راه را گرفت، آهسته آهسته موجی راه افتاد و به ویژه زن و شوهرهای جوان به شهر قدیمی ساحلی بازگشتند و کوشیدند معصومیت اسطوره ای دوره ی کودکیشان را دوباره به دست آورند. آدم های پولدار بدون معطلی خانه های ییلاقی و ویلاهای ارزان قیمت را خریدند، بقیه هم کلبه های ساحلی را خریدند و باعث شدند قیمت آنها چنان بالا برود که در بالای صفحات روزنامه ها جای بگیرد.
سیدمت جای سن تروپه و ادلبورو جای آلیکانته را گرفت. حالا هر کسی که سرش به تنش می ارزید، در یکی از شهرهای ساحلی بکر و دست نخورده می چرخید و در رستوران های خانوادگی غذای دریایی می خورد و از بازی قدیمی سطل و بیل روی ماسهی ساحل لذت می برد. اما گویا اخبار این تغییر و تحولات به مرم نرسید. دیزی سوار بر اتومبیل با سرعت کم از میان این شهر کوچک می راند، تخت سفری و صندلی بچه و کیسه های پر از لباسی که سرانجام موفق شده بود داخل صندوق عقب بچپاند، میدان دیدش را کم می کرد. به مغازه های غبارگرفته ی کاموا فروشی، سوپرمارکت اجناس زیرقیمت و کلیسای ادونتیست های روز هفتم چشم دوخته و یکباره احساس دلشوره کرده بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.